نویسنده: محمدصادق شهبازی
این یادداشت حاصل بحثهای چند جانبهی متعدد با برگزار کنندگان مختلف کرسیها در دانشگاههای تهران و شهرستانهاست.
رکود سیاسی و فرهنگی دانشگاه ها و تحجر در قالب های برنامه ها و فعالیت های دانشجویی که پیش تر در «ملاک های تعیین کار در یک تشکل دانشجویی» و « قالب های مختلف فعالیت های جنبش» از ان ها سخن گفته شده بود، عدم تریبون داشتن جریان حزب الله، عدم نهادمند بودن فعالیت و کنش سیاسی افراد و گروه ها که بعضا تبدیل ان ها به بحران های امنیتی را منتج میشود، عدم وجود فضا برای بحث و گفتگو و بالا بردن درک متقابل و از همه مهم تر ایجاد فضای تضارب آراء و آزادی بیان برای رشد اندیشه ها به منظور تقویت فرهنگ پیش رفت جهت تحقق پیشرفت و رشد در داخل کشور است؛ و مهم تر از آن رهبر معظم انقلاب با تأکیدات مداوم از ان نه تنها به عنوان یک ابزار فعالیت دانشجویی بلکه به عنوان یک راهبرد فعال شدن جریان انقلابی در دانشگاه و جامعه و گفتمان سازی یاد کرده اند.
مسئله ی موضوع
از مهم ترین مشکلات در مورد برگزاری کرسی ابهام در موضوعات است، یعنی بچه ها نمی دانند در چه موضوعاتی می شود کرسی برگزار کرد، لذا یا سیاست زدگی پیشه میکنند و در پشت جریان های سیاسی می ایستند یا به نوملامتی گری دست زده موضوعات زرد برمی گزینند. (توضیح آن که ملامتیه صوفیه ای بودند که برای رد کردن مقامات خویش! دست به کارهای پست زده یا خو را در موضع اتهام قرار می دادند مثلاً علناً ظرف شراب حمل می کردند و بدین گونه برای دفع ریا افراد را از خویش می راندند، نوملامتیه برای جذب افراد هم چنین می کند یعنی از ابزارهای زرد و بر مبنای باطل اندر باطل اصالت جذب به هر وسیله ای برای دست یازیدن به این هدف بهره میبرند.) مثلاً موضوعاتی مثل روابط دختر و پسر و... یا موضوعاتی انفعالی که در فضای «خود منفور بینی» و در پازل ضد انقلاب و موج شبهات آن ها گذارده می شود مثلا حکومت اسلامی و ولایت فقیه و آزادی و آزادی بیان که اکثریت موضوعات را در کل کشور سامان می دهد.
رهبر معظم انقلاب غیر از عرصه ی وسیع گفتمان سازی که حوزه های مختلف را شامل می شود، چهار حوزه ی بحث های معرفتی (که مقام معظم رهبری موازی با آن در افطاری های دانشجویی سال ۸۹ و ۹۰ از ضرورت تعمیق معرفتی و کارهای معرفتی عمیق در دانشگاه گفتند که در موارد بسیاری تنها به کلاس های خشک و کم طرفدار اصول و عقاید محدود شده است که به جای خود لازم و ضروری است اما همه چیز نیست)، بینات جمهوری اسلامی مثل عدالت و آزادی و... (که می توان تبلور آن ها را در قانون اساسی و مقدمه ی آن جستجو کرد)، بحث ها و جریان های فکری و سیاسی که عرصه ی بسیار گسترده ای است و موضوعات علمی.
قرار نیست ما در همه ی این موارد کرسی برگزار کنیم، اما باید جامعیت داشته باشیم، هر موضع برای تیپی از آدم ها جذابیت دارد، که محدودیت در چند عرصه مخاطبین کرسی ها را محدود می کند و طبیعتاً دایره ی مخاطبین هر سر فصل با هر موضعت دیگر متفاوت است، که کمیت و کیفیت آن را نیز متفاوت می کند. مهم است موضع فعال برگزیده شود، یعنی هم موضعی باشد که برای عموم احتمالاً محل سؤال است یا در رسانه ها هم هست یا نه موضع مهمی است که باید بزرگ شود. دانشجو جذب حرف خوب و منطق و پاسخ به سؤالات مهم با قالب خوب می شود و از موضوعات سطحی و تکراری و روزمره بعضاً به شدت گریزان است. می توان حتی برای انتخاب موضوع از بین دانشجویان نظرخواهی کرد که نمونه ی این کار به وسیله ی کانون میثاق دانشگاه صنعتی شریف صورت گرفته است.
ابهام در چگونگی
گام و ابهام بعدی به چگونگی برگزاری کرسی برمی گردد. بعضاً بچه ها مدت ها کارگروه تشکیل داده اند و یا در کارگروه مربوطه بحث کرده اند اما به دلیل نیافتن بهترین راه حل عطای مسئله را به لقایش بخشیده اند، یا مثلاً مدت دو سال در یک تشکل دانشجویی در مورد برگزاری در حال مناقشه هستند. یا به دلیل یک ذهنیت خاص از کرسی و مشکلات مربوط به آن مدل، از برگزاری ان درمانده اند.
دانشگاه جای کار خراب کردن و کار یاد گرفتن!
نکته ی مهم این جاست که دانشگاه ابتدا به ساکن برای ما طریقیت دارد، نه موضوعیت، لذا در تمام فعالیت های دانشجویی عنصر تربیت نیرو برای انقلاب و تجربه و احیاناً سعی و خطا وجود خواهد داشت،(این به معنی کار بد کردن نیست، ولی قطعا به این معنی که ضرورتا باید کار حرفهای و بی نقص انجام گیرد نیز نمیباشد.) نباید مسئله آن قدر ملاحظه بیابد که اصل آن از ترس خراب شدن و در سودای بهترین و مؤثرترین گونه بودن اجرا نشود. بخش عمده ای از معارف در متون دینی ما معارف ناظر به عمل است. (قَوْلُ النَّبِیِّ ص مَنْ عَمِلَ به ما یَعْلَمُ وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلْمَ مَا لَمْ یَعْلَمْ. هر کس به آنچه می داند عمل کند، خدا علم آنچه را نمی داند بهره او سازد بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ۴۰، ص: ۱۲۸) با رفتن و امتحان کردن بهترین شیوه ها به دست می آید؛ و خدا راه را باز می کند. الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ (۶۹ العنکبوت) و آن ها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راه های خود، هدایتشان خواهیم کرد و خداوند با نیکوکاران است. حتی از خراب شدن یکی دو برنامه نباید ترسید و با اتخاذ روش های مختلف یا آسیب شناسی هر برنامه به بهبود برنامه ی بعدی اقدام کرد و حتی جاهایی که پیش رو شدند یا کرسی در آن ها جزو برنامه های موفق یا پر طرفدار است نیز همین روندها را طی کرده اند.
قالب های متنوع و عدم تحجر در روش ها
باید توجه داشت که نباید در قالب های خاص تحجر پیدا کرد و تصوری قالبی از کرسی یافت و مدام به دنبال آن بود. مقام معظم رهبری خود قالب های مختلف چون کرسی های نظریه پردازی، آزاد اندیشی و آزاد فکری، نقد و مناظره و پاسخ به شبهات را مطرح نموده اند و از همه بیش تر به ویژه در مخاطبه با دانشجویان از ضرورت کرسی های آزاد اندیشی گفته اند. می توان برای هر کدام از این مدلها نیز کرسی گونه های مختلف یافت و برای هر کدام شیوه های مختلف اجرا را برگزید. گرچه تاکید معظم له بر کرسی های آزد فکری و ازاداندیشی از همهی انواع طرح شده بیشتر است.
کرسی نظریه پردازی
این گونه که ماهیت نخبگانی و استادی آن بر ماهیت دانشجویی اش می چربد و طبیعتاً ناظر به حوزه های علمی به ویژه در حوزه های علوم انسانی و حوزه ی فکری و بعضاً نیز بینات انقلاب و موارد بنیانی است، با محوریت طرح نظریه از جانب یک نفر که اصولاً باید استاد دانشگاه یا حوزه یا یک متفکر و صاحب نظر یا حتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی و افرادی در این سطوح باشد، با محوریت طرح موضوع و نظریه ی مشخص از جانب صاحب نظر و نقد او به وسیله ی افرادی هم سطح او و احیاناً پرسش های مرتبط حضار به صورت کتبی و شفاهی صورت می گیرد. حتی المقدور باید هیئت داورانی از اساتید صاحب نظر این حوزه برای اظهار نظر در مورد نظریه و نقدها به او و یا مدیریت خارج نشدن موضوعات وجود داشته باشند و در پایان اظهار نظر کنند. بهترین تعداد برای داوران سه نفر با وجود یک نفر موافق کلی اندیشه ی طرف یا چارچوب ذهنی او یک نفر بی طرف که می تواند انسان وجیه المله دانشگاهی یا عمومی مثلاً مسئول نهاد در بسیاری جاها و یک نفر مخالف جدی او باشد. یا مثلاً می توان در موضوعات اجتماعی یا مثلاً اقتصادی یک مارکسیست، یک لیبرال و یک اسلام گرا را به عنوان داور گذاشت. البته نباید داوران خود عمده شوند. قالب های برگزاری کرسی نظریه پردازی دبیرخانه ی مربوطه شورای عالی انقلاب فرهنگی، شیوه ی برگزاری کرسی های نظریه پردازی بسیج دانشجویی دانشکده های جغرافیا و مدیریت دانشگاه تهران و شیوه های برگزاری جلسات دفاع پایان نامه های تحصیلات تکمیلی در همه ی کشور گرته های خوبی برای برگزاری این نشست های نظریه پردازی است. حتی می توان حول یک موضوع اساتید مختلف را به صورت جداگانه دعوت کرد و بعد در انتها بین آن ها مناظره، میزگرد (پَنِل) برگزار کرد. برنامه های ثابت هر میان سال بسیج دانشجویی دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران بیش تر بر همین شیوه است که قابلیت استفاده دارد.
کرسی آزاداندیشی با محوریت استاد یا فردی که نکاتی دارد...
این مدل با دعوت از استاد یا صاحب نظری در این حوزه صورت می گیرد و بسیار شبیه به کرسی نظریه پردازی است که بحث با محوریت ارائه بحث از جانب وی و نقد او به وسیله او صورت می گیرد. نکته ی مهم این است که این جلسه نباید حالت پرسش و پاسخ بگیرد. بهترین کار این است که افراد منتقد و حضار هر یک در زمانی معین نظرات خود را مطرح کنند و در زمان مشخصی فرد ارائه دهنده به سؤالات پاسخ دهد و از نظریه خود دفاع کند. حتی المقدور باید تلاش کرد این جلسات منتقدی داشته باشد، یعنی مثلاً استادی که نظریه ی دیگری دارد یا هیئت داورانی در مورد مسئله ابراز نظر کنند البته نباید محدود به آن شد و به صرف وجود فرد صاحب نظر می توان چنین جلسه ای بر برگزار کرد و حضار به نقد نظر او بپردازند. البته باید توجه کرد، هر برنامه ای مناسب هر محیطی نیست. مثلاً در یک دانشکده ی فنی نمی شود جلسه عمیق و تخصصی معرفتی یک حوزه ی علوم انسانی مثلاً فلسفه گذاشت (همان کاری که سروش در دهه ۷۰ در دانشکده ی فنی دانشگاه تهران و بعضی دانشگاه های صنعتی می کرد) باید سطح موضوع طوری باشد که دانشجو توانایی فهم آنم را داشته باشد و برگزار کنندگان باید با ارائه دهنده این موارد را طی کنند و حتی در طول برنامه در صورت لزوم تذکرات لازم داده شود. باید نظر دادن افراد از جانب هیئت داوران یا مجری برنامه مدیریت شود که در موضوع واقع باشد. این شیوه که ذهنیت قالب در مورد کرسی است، خود به یکی از موانع برگزاری کرسی بدل شده است. این شیوه که آیین نامه ی ابلاغی وزارت علوم تقریباً با آن برابر است، آسیب های زیادی دارد که مثلاً موجب شده دانشجویان یک دانشگاه شهرستانی به جای برگزاری کرسی از درون خود مثلاً به سراغ اساتید و افراد و حتی دانشجویان تهرانی رفته و اساس کرسی روی زمین بماند. یا این که کرسی حالت سخنرانی و پرسش و پاسخ به خود بگیرد که البته این قالب به جای خود لازم است اما نباید تحجر در آن مانع برگزاری کرسی شود. چه بسا یک استاد در همان دانشگاه شهرستانی یا استان مربوطه نظریهای یا حرف و نادیشهی نویی دارد که به صرف نبودن در مرکز تریبون نمی یابد یا همان استاد موجود در شهر یا دانشگاه یا صاحب نظر دانشجو به صرف تحویل گرفته نشدن و توهم مرغ همسایه غاز بینی! -که آدم های مرکز و پایتخت ویژگی های منحصر به فردی دارند که بقیه فاقد آن هستند،- محروم می شوند در صورتی که همین پذیرش و باور و فرصت دادن به رشد آن ها می انجامد و دادن این اعتماد به نصف به افراد ضروری است.
ادامه دارد...