هنر آن است که انسان، بی هیاهو های سیاسی و خود نمایی های شیطانی، برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند، نه هوی! و این هنر مردان خداست…
فرازی از پیام امام خمینی(ره) به مناسبت شهادت دکتر مصطفی چمران
چمران پله های ترقی علمی را به بهترین وجه ممکن سپری کرد. با معدل عالی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد و با بورس دولتی به آمریکا رفت. خود در خاطراتش می گوید، وقتی وارد آمریکا شد، زبان انگلیسی نمی دانست، چون در دبیرستان و دانشگاه تهران فرانسه آموخته بود و تا حدود شش ماه، حرف اساتید در کلاس را به خوبی متوجه نمی شد. با این وجود، تنها در عرض یکسال و با معدل A، لیسانسش را گرفت. همین زیرکی و استعداد فوق العاده اش، باعث شد تا نه تنها دانشگاه California -که یکی از بهترین دانشگاه های دنیاست - وی را برای دکترا بپذیرد، بلکه هزینه تحصیل و تحقیقاتش را هم پرداخت کند. چمران در این دانشگاه هم خوش درخشید و به عنوان دانشجوی برتر دکتری شناخته شد. قدرت علمی و ذکاوتش به همه ثابت شده بود. به همین علت هم، توانست در لابراتور Bellab که بهترین دانشمندان دنیا در عرصه مخابرات در آن حضور داشتند، مشغول به تحقیق علمی روی جدیدترین تکنولوژی های جهان، مانند "ماهواره های مخابراتی" شود.
وقتی زندگی نامه شهید چمران را می خواندم، مدت ها یک سؤال ذهنم را به خود مشغول کرده بود که شاید سؤال شما هم باشد. چه چیزی باعث می شود، کسی که سال ها برای رسیدن به عالی ترین درجات علمی زحمت کشیده و زندگی مرفه و آرامی را کنار خانواده، در آمریکا سپری می کند از همه چیز دست بکشد و به خرابه های لبنان برود؟ از خود می پرسم، اگر من جای او بودم هم همین کار را می کردم؟!
چمران زمانی که آمریکا بود در یکی از نوشته هایش می نویسد " خدایا عالم و ما فیها مرا راضی نمی کند مردم را می بینم که به هر سو می دوند کار می کنند زحمت می کشند تا به نقطه ای برسند که به آن چشم دوخته اند. ولی ای خدای بزرگ از چیز هایی که دیگران به دنبال آن می دوند بیزارم. اگر چه بیش از دیگران می دوم و کار می کنم، اگر چه استراحت شب و نشاط روز را فدای فعالیت کرده و می کنم، ولی نتیجه آن مرا خشنود نمی کند، فقط به عنوان وظیفه قدم به پیش می گذارم و در کشمکش حیات شرکت می کنم... از وجود خود جز قلبی سوزان اثری نمی بینم. همه چیز را با آن می سنجم، دنیا را از دریچه آن می بینم. رنگ ها عوض می شوند و موجودات جلوه دیگری به خود می گیرند..."
بلا شک، عاشقی که همه چیز را به رنگ خدا می بیند، درس خواندنش، فعالیت های سیاسیش، جهادش و... ، با سایر انسان ها فرق می کند. گرچه خیلی های دیگر بودند که مثل چمران معتبرترین مدارک علمی، شغل خوب و... داشتند اما...
اما او، شهید مصطفی چمران شد و دیگران، دیگران!!!