ابزار رایگان وبلاگ

تماس با ما رقصی چنین میانه میدانم آرزوست - قسمت سوم :: نشریه قطعه گمشده

نشریه قطعه گمشده

" هَـذَا بَیَانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ "

رقصی چنین میانه میدانم آرزوست - قسمت سوم

شهید چمران

فرض کن آمریکا هستی و در یکی از بهترین دانشگاه های دنیا تحصیل می کنی. در دانشگاهی که رقابت بین دانشجویان به حدی  است ، که با وجود بدون مراقب برگزار شدن امتحانات ، کسی جرأت تقلب کردن از دست دیگری را ندارد! چون فقط 7% از دانشجویان موفق به کسب نمره A و دریافت مدرک دکتری در آن سال می شوند...در دانشگاهی که پیروزی رقیب تو به منزله شکست توست...

 با خود فکر کن  اگر در چنین محیطی قرار داشتی ، حاضر بودی به بقیه کمک کنی و اشکالات درسیشان را رفع کنی...؟

شهید چمران در خاطرات دوران تحصیلش در دانشگاه California میگوید: "رقابت آنچنان خصمانه ای بین دانشجویان وجود داشت ، که هیچ کس از ترس پیش افتادن دیگری جواب سؤال هم کلاسیش را هم نمی داد! با این حال من به همه کمک می کردم ، به خصوص در ریاضیات و به این موضوع در دانشگاه معروف بودم... "

و در همین دوران با خدای خود این گونه مناجات می کند: " ای خدا ، من باید از نظر علم از همه برتر باشم ، تا مبادا که دشمنان ، مرا از این راه طعنه زنند . باید به آن سنگدلانی که علم را بهانه کرده و به دیگران فخر می فروشند ، ثابت کنم که خاک پای من هم نخواهند شد!  باید همة آن تیره دلان مغرور و متکبر را به زانو درآورم ، آنگاه خود خاضعترین و افتاده ترین فرد روی زمین باشم .ای خدای بزرگ ، این ها که از تو می خواهم چیزهاییست که فقط می خواهم در راه تو به کار اندازم و تو خوب می دانی که استعداد آن را داشته ام . آنچه می خواهم آن چیزی است که تو دستور داده ای و می دانم که عزت و ذلت به دست توست و    می دانم که بی تو هیچم و خالصانه از تو تقاضای کمک و دستگیری دارم..."

گویی عرصه جهاد برای چمران ، فراتر از کردستان و لبنان و... بود و دانشگاه را هم سنگری می دانست برای دفاع از ارزش های مقدسش...

و وای بر من که خود را پیرو راه شهیدان می دانم و...



نوشته شده توسط
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

اسلایدر

طبقه بندی موضوعی

شهید چمران

فرض کن آمریکا هستی و در یکی از بهترین دانشگاه های دنیا تحصیل می کنی. در دانشگاهی که رقابت بین دانشجویان به حدی  است ، که با وجود بدون مراقب برگزار شدن امتحانات ، کسی جرأت تقلب کردن از دست دیگری را ندارد! چون فقط 7% از دانشجویان موفق به کسب نمره A و دریافت مدرک دکتری در آن سال می شوند...در دانشگاهی که پیروزی رقیب تو به منزله شکست توست...

 با خود فکر کن  اگر در چنین محیطی قرار داشتی ، حاضر بودی به بقیه کمک کنی و اشکالات درسیشان را رفع کنی...؟

شهید چمران در خاطرات دوران تحصیلش در دانشگاه California میگوید: "رقابت آنچنان خصمانه ای بین دانشجویان وجود داشت ، که هیچ کس از ترس پیش افتادن دیگری جواب سؤال هم کلاسیش را هم نمی داد! با این حال من به همه کمک می کردم ، به خصوص در ریاضیات و به این موضوع در دانشگاه معروف بودم... "

و در همین دوران با خدای خود این گونه مناجات می کند: " ای خدا ، من باید از نظر علم از همه برتر باشم ، تا مبادا که دشمنان ، مرا از این راه طعنه زنند . باید به آن سنگدلانی که علم را بهانه کرده و به دیگران فخر می فروشند ، ثابت کنم که خاک پای من هم نخواهند شد!  باید همة آن تیره دلان مغرور و متکبر را به زانو درآورم ، آنگاه خود خاضعترین و افتاده ترین فرد روی زمین باشم .ای خدای بزرگ ، این ها که از تو می خواهم چیزهاییست که فقط می خواهم در راه تو به کار اندازم و تو خوب می دانی که استعداد آن را داشته ام . آنچه می خواهم آن چیزی است که تو دستور داده ای و می دانم که عزت و ذلت به دست توست و    می دانم که بی تو هیچم و خالصانه از تو تقاضای کمک و دستگیری دارم..."

گویی عرصه جهاد برای چمران ، فراتر از کردستان و لبنان و... بود و دانشگاه را هم سنگری می دانست برای دفاع از ارزش های مقدسش...

و وای بر من که خود را پیرو راه شهیدان می دانم و...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ابزار هدایت به بالای صفحه