نشریه قطعه گمشده
" هَـذَا بَیَانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ "
یادداشت های یک دانشجوی کد 1400
دیشب همهی تشکلهای دانشگاه به صورت هماهنگ و منسجم، یک برنامهی جامع و آموزنده و سرگرمکننده برگزار کردند. انصافاً چیزی هم کم نداشت و ایشان، از جان و دلشان مایه گذاشته بودند. به طوری که تقریباً اکثر بچهها با حضور گرم و نرمشان، حمایت خود را از اینگونه برنامهها اعلام داشتند.
تشکلهای کاملاً دانشجویی دانشگاه هر روز چند جلسه با یکدیگر برگزار میکنند تا ضمن تحکیم فضای صمیمیت و تعامل سازنده و ابراز احساسات و ارادات لازمه و قربان صدقهی همدیگر رفتن و تعارف تیکه پاره کردن، جهت بهرهمندی هرچه بیشتر دانشجویان و عدم تداخل برنامههایشان، برنامه بریزند. در قسمتی از مشروح مذاکرات این جلسات که در نشریهی مشترک ایشان که «ما» نام دارد، چاپ شده، چنین آمده است:
* خوب جناب آقای فرهیختهی اصل؛ رییس محترم تشکل فرهیختگان! لطفاً بفرمایید که برای عید نوروز چه برنامههایی دارید؟
** اختیار دارید جناب بالایی! رییس کلّ تشکل کدبالاییان! شما کدتان بالاتر است و چهارتا کتاب بیشتر از ما پاره فرمودهاید!
* اصلاً بهتر است از کوچک به بزرگ، شروع کنیم. لطفاً آقای پایینی از تشکل کدپایینیان، برنامههای فرهنگی، هنری، تربیت بدنی، جسمانی، روحانی، ادبی، بیادبی و... خود را بیان بفرمایند.
*** بنده شکر میخورم اگر زودتر از بزرگترهایم، زبان در دهان بچرخانم! از قدیم گفتهاند کدپایینیها گستاخ هستند؛ اما نه دیگر تا این حد! رعایت احترام کدبالایی، از خط قرمزهای ماست.
* نفرمایید آقا! شما کدپایینیها قلبتان پاکتر است و هنوز مانند ما آلودهی دنیا نشدهاید! بنده حقیقتاً به شما غبطه میخورم؛ دولُپه هم میخورم!
...
خلاصه که انسان واقعاً لذت میبرد از این همه تعامل و همکاری و هماهنگی و لطافت ومهربانی و... آقایان رئیس !!!
نوشته شده توسط